آیا کودک شما، لحظات خاص، اسباب بازی مخصوص یا اولین گردش و پیاده روی مثل رفتن به باغ وحش را به خاطر خواهد داشت. در حالیکه نوزاد بعدها در زندگی اش قادر به یادآوری
آن خاطرات نیست، اما تجربیات می توانند در رشد و پرورش او نقش حیاتی ایفا کنند. خاطرات و تجربیات برای یادگیری حکم آجرهای ساختمان سازی را دارند.
حافظه یک نوزاد به خوبی حافظه یک انسان بالغ عمل نمی کند. او قادر نخواهد بود تا یک اتفاق را در ذهن خود یادآوری کند . بنابراین زمانیکه تجربه ای را به رسمیت بشناسد نسبت به آن احساس راحتی و آشنایی می کند اما در عین حال عضلات کوچک حافظه او از زمان تولد همچنان سخت به کار خود مشغول هستند. در ابتدا، او به حافظه روندی یا رویه ای خود تکیه می کند. همان حافظه ای که مسئولیت آن عبارت است از به خاطر سپردن مهارهای مکیدن، بلعیدن، ایجاد سروصدا و حتی غلتیدن و راه رفتن. تا هفته 6 او به حافظه معنایی یا دانش عمومی کلمات دست می یابد. این حافظه به او کمک می کند تا صدای مادرو پدرش را که والدین او هستند نه صدای غریبه ها را تشخیص دهد. این حافظه به او کمک می کند تا بیاموزد که غذاهای خاص طعم خوشمزه تری دارند و غذاهای دیگر این طعم را ندارند و در نهایت این حافظه به او کمک می کند تا اسم خودش را بشناسد و معنای کلمات را درک کند.
مهارتهای مربوط به حافظه به شکل طبیعی رشد می کنند. اما راههایی وجود دارد که به رشد و تقویت حافظه کودک از همان دوران نوزادی کمک می کند:
تازه نگه داشتن
زمانیکه کودک شما چیزی رابرای اولین بار تجربه می کند، آن تجربه فضایی از مغز که وظیفه اش ذخیره کردن و یادآوری خاطرات است را تحریک می کند. همچنین باعث می شود تا مغز او در بین سلولهای عصب خود، شبکه ارتباطی جدیدی را شکل بدهد. هرچقدر اتصالات عصبی کودک شما بیشتر باشد، راههای بیشتری برای بدست آوردن اطلاعات خواهد داشت (این امر باعث می شود تا کودک باهوش شود). لمس کردن شکم او بوسیله یک پر، نشان دادن اینکه چگونه اسباب بازیهای حمام را در وان آب فشار دهد و بازی کردن و غلتیدن در چمنها همه راههایی هستند که کمک به اتصال ارتباطات در او می شوند. همچنین مهم است تا به او اجازه دهید که بعضی از وظایف را خودش انجام دهد. مثل کنترل کردن بلاکهای خانه سازی که مدام در حال لغزیدن هستند.
تکرار، تکرار، تکرار
مغز روی تنظیم برخی از اتصالات حاضر شکل گرفته است، و این روند نیاز به تکرار دارد درست شبیه به زمانی است که شما یک فیلم را برای دومین بار تماشا می کنید و جزئیاتیرا که ممکن است متوجه آنها نشده باشید را مرور می کنید. نوزادان در اثر تکرار، حافظه ای قوی تر و عمیق تر پرورش می دهند. چیزها را بارها و بارها تکرار کنید. مانند خواندن یک آهنگ، انجام دادن بازی مورد علاقه او قبل چرت کوتاه روزانه یا رفتن به پیاده روری بعد از نهار. اینها باعث تقویت اتصالات موجود می شوند درحالیکه اتصال جدید دیگری در حال شکلگیری است.
از کلمات استفاده کنید
کودکانی که والدین آنها بیشتر با آنها صحبت می کنند دامنه لغات بزرگتری دارند و زودتر صحبت می کنند. به این دلیل که آنها بیشتر لغاتی که می شنوند را در ذهن خود ذخیره می کنند . زمانیکه کودک بین 4 تا 6 ماهگی گفتن صداها و کلمات نامفهوم را آغاز می کند، با لبخند زدن، ارتباط چشمی، تکرار صداهایی که او تولید می کند به او بپیوندید و صبر کنید تا او پاسخ شما را بدهد. این راه به کودک شما کمک می کند تا در بین مکالمه نوبت را رعایت کند، بشنود، به خاطر بسپارد و در یک زمان صداهای کمی را تکرار کند.
برای او کتاب بخوانید. کتاب خواندن معنای کلمات را به او می آموزد. به عنوان مثال، کتابهای شعر حیوانات که دارای صداهای حیوانات و تکرار آنها هستند یکی از راههای متفاوت است. تصاویر کتابها حافظه کودک را تیز می کند. شما می توانید فعالیتهای روزانه خود را برای کودک خود توضیح دهید. به عنوان مثال، بیا تا این کفشها رو امتحان کنیم. من دانه های گرم شن رو زیر پاهایم احساس می کنم. در حقیقت با ین کار به کودک خود کمک کرده اید تا خودش را برای زدن اولین کلمه یا حرف آماده کند.
لحن تلفظ
هنگامیکه اطلاعات با یک ملودی خارج می شوند کودک آن را راحت تر می آموزد. در حقیقت ریتم و الگوی آهنگ، یادآوری و حفظ مسائل و موضوعاتی که در قالب یک موزیک گفته می شود را راحت تر می کند. به عنوان مثال، کلمات ریتم دار و آهنگین به کودکان در پیش بینی آنچه در ادامه می آید کمک می کند. به همین دلیل است آنها بین ترانه ها و خواندن ادای حیوان یا شی خاص را تقلید می کنند. شما می توانید برای آنها ترانه سازی کنید. مثلا تصویر مادربزرگ و پدربزرگ را به او نشان دهید و با شعر و ریتم به آنها بگویید که مادربزرگ مهربون/ شما رو خیلی دوست داره یا ترانه یک روز یه آقا خرگوشه را با آهنگ و ادا برای او اجرا کنید. آهنگ یه آنها کمک می کند تا بهتر و بیشتر با محتوا آشنا شده و دفعه بعد که آن را می خوانید او آنها را تقلید خواهد کرد.
لبخند بزنید
کودک شما بیشتر احتمال دارد تجربیاتی را به خاطر بیاورد که با احساس مثبت همراه بوده است. در مطالعات اخیری که صورت گرفته است، دو دسته از کودکان با یکدیگر مقایسه شدند. کودکانی که اشکال هندسی را به همراه یک چهره خندان و صدای مهربان دیدند، تصاویر این اشکال بهتر در ذهن آنها باقی ماند تا کودکانی که همان اشکال را به همراه یک چهره عصبانی و صدای خشمگین دیدند. به نظر می رسد احساسات مثبت، توجه و حس انگیزش کودک را بالا می برد. بنابراین زمانیکه با کودک خود بازی می کنید، درباره یک پرنده در افق صحبت می کنید یا با او قدم می زنیدف لبخند بزنید تا به فهم بهتر و درک او در دسیابی به اطلاعات جدید کمک کرده باشید.
برگرفته از سایت: نینی سایت