قصه‌های مربی/ سوگند 5 ساله معلم من است!

قصه‌های مربی/ سوگند 5 ساله معلم من است!

نی‌نی سایت: من معلم هستم، معلم مرکز استعدادیابی که با کودکان 3 تا 5 سال کار می‌کنم. معلمی که هر روز به کشف جدیدی می‌رسد، هر روز از بچه‌ها چیزهایی می‌بیند یا می‌شنود که تا به حال ندیده و نشنیده! بچه‌هایی که هر روز به کشف جدیدی در موردشان می‌رسم و باز هم نمی‌توانم بگویم کاملا آنها را شناخته‌ام یا چیزی وجود ندارد که از دیدنش تعجب کنم.
یکی از کشف‌های من دانش‌آموز 5 ساله کلاسم است. یک دختر خاص و استثنایی! شاید به نظرتان این حرفم کلیشه یا شعار باشد که بگویم من هر روز چیز جدیدی از این دختر کوچولو یاد می‌گیرم اما تا آخر یادداشتم را بخوانید و بعد خودتان قضاوت کنید.
دختر کلاس من شاید در نگاه اول مثل همه بچه‌ها باشد. روزهای اول او برایم با بقیه فرق چندانی نداشت اما هر چه گذشت رفتار و حرف‌هایش بیشتر برایم جالب توجه شد و سعی کردم درباره او بیشتر بدانم.
سوگند خانم ما با مادربزرگش زندگی می‌کند چون پدر و مادرش از هم جدا شده‌اند. پدرش اعتیاد به الکل داشته و آن طور که فهمیدم همیشه در خانه‌شان جو دعوا و خشونت برقرار بوده است. مسلما سوگند هم شاهد خیلی از این کتک‌کاری‌ها و دعواها. البته پدرش وضع مالی خوبی دارد، بساز و بفروش است و سوگند را بعد از طلاق به مادرش سپرده که او هم با خانواده مادری‌اش زندگی می‌کند. اما چرا گفتم که او با مادربزرگش زندگی می‌کند؟ چون در حقیقت عملا سوگند بیشتر با مادربزرگش وقت می‌گذراند تا مادر خودش. مادرش زن خوش قیافه، جوان و نسبتا پولداری است که برای سوگند وقت زیادی ندارد.



البته او همیشه به وضع ظاهری سوگند رسیدگی می‌کند. من همیشه این دختربچه را با بهترین لباس‌ها دیده‌ام، تغذیه‌اش خوب است و کمبودی در زندگی ندارد. اما سرگرمی و وقت‌گذرانی چندانی با هم ندارند و رابطه سوگند و مادربزرگش محکم‌تر است. 
سوگند با اینکه در یک خانه پر تنش بزرگ شده اما قلب بسیار بزرگی داردف به طوری که من خیلی اوقات از او گذشت و محبت را یاد می‌گیرم. با اینکه تصور می‌شود بچه‌ای که در این محیط بزرگ شده پر از خشم و نفرت و تندخویی باشد اما سوگند دختری است که انقدر روح و قلبش بزرگ و عظیم است که من مربی خودم را در کنارش کوچک و حقیر می‌بینم. بارها شاهد گذشت و فداکاری و مهربانی این کودک بوده‌ام و گاهی حسابی من را شگفت زده می‌کند. حاضر است برای خوشحالی دوستانش در کلاس هر کاری بکند. به عنوان مثال، موقع بازی قایم موشک با این که می‌داند دوستش کجا قایم شده جوری وانمود می‌کند که نمی‌داند و عمدا اجازه می‌دهد او بازی را ببرد و بعد هم خودش را شگفت زده نشان می‌دهد تا دوستش به شعف بیاید و از بازی خوشحال شود. ناراحتی و غم همکلاسی‌هایش به شدت روی او تاثیر می‌گذارد و در مقابل خواسته هیچ کس نه نمی‌گوید و از وسایل یا خوراکی‌هایش دریغ نمی‌کند. او حتی برای کودکان جنگ هم دل می‌سوزاند! در این سن جنگ و درد جنگ و درد کودکان جنگ را می‌فهمد، آن هم فقط با تماشای تلویزیون و دنبال کردن اخبار. 
متوجه شده بودم که سوگند بعضی مواقع چشم‌هایش را می‌بندد و زیر لب یک چیزی را می‌گوید. یک بار پرسیدم چه می‌گوید و او توضیح داد که هر وقت عصبانی می‌شود چشمش را می‌بنددد و نفس عمیق می‌کشد و تا سه می‌شمرد تا عصبانیتش فروکش کند! وقتی چشمش را باز می‌کند دیگر از چیزی یا کسی خشمگین نیست. 
سوگند از صداهای بلند می‌ترسد و از مسائل خشن بیزار است اما فکر نکنید که شکننده و ضعیف است؛ اصلا این طور نیست. بلکه او دختر به شدت محکم و مستقلی است. سوگند آنقدر دل پاک و خوب سرشت است که ذات آدم‌ها به سرعت برایش هویدا می‌شود. او آدم‌های خوب و بد را از هم تشخیص می‌دهد چون در مقابل پاکی و صداقت او هیچ کس نمی‌تواند مدت زیادی با نقاب زدن روی صورتش تظاهر کند.
حالا خودتان قضاوت کنید! این دختربچه 5 ساله، با توصیفات اجمالی که برای‌تان کردم واقعا یک کودک است؟ ایا من حق ندارم که از او یاد بگیرم؟ وقتی سوگند در مقابلم باشد، نمی‌دانم کدام یکی از ما معلم واقعی هستیم فقط می‌دانم این کودک می‌تواند الگوی اخلاق و انسانیت برای من باشد.

برگرفته از سایت: نینی سایت

برچسب ها:
! هشدار ! تجويز و تعيين دوز دارو به عهده پزشک مي باشد و دارو لایف مسئوليتي در خصوص مصرف خود سرانه دارو ندارد .
بعضی از قسمت ها و اطلاعات دارویی به روز نیست در صورت بروز مغایرت از فرم ارسال گزارش که در زیر آمده است گزارش خود را ارسال کنید
فرم ارسال گزارش
سوالات ، تجربه و... را در قسمت دیدگاه برای ما بنویسد تا دیگران هم استفاده کنند
دیدگاه شما

محصول با موفقیت به سبد خرید اضافه شد.