نینی سایت: دکتر سیدهادی معتمدی، روانپزشک و استاد دانشگاه/ اضطراب یک احساس نگرانی مبهم درونی است که معمولا همراه با تعارض بروز پیدا میکند. به این معنی که مثلا در ساعت خاصی از روز احساس نگرانی به شما دست میدهد در حالی که نمیتوانید علت آن را به درستی تشخیص دهید یا صبح با یک احساس دلشوره برخیزید بدون اینکه دلیل موجهی برای آن وجود داشته باشد.
اضطراب، ترس یا استرس؟
نخستین قدم شناخت اضطراب است. باید احساسات مختلف مانند استرس، اضطراب و ترس را به درستی بشناسیم تا بتوانیم آنها را از هم تفکیک کنیم. در غیر این صورت در مواجهه با معضل و حل آن دچار مشکل میشوید. شما باید تلقی درستی از هر یک از این احساسات داشته و با تشخیص درست به مقابله با آنها بپردازید. به عنوان مثال استرس احساسی است که در اثر حجم زیاد تعهدات یا کار به انسان وارد میآید. وقتی که شما با مشکلات یا مسوولیتهای متعددی مواجه هستید که سنگینی بزرگی را روی دوش شما انداختهاند دچار استرس میشوید یا وقتی که شب امتحان میرسد، به خاطر حجمی از مطالب که باید بخوانید دچار استرس میشوید. ترس را نیز از اضطراب به راحتی میتوان تفکیک کرد. زیرا در ترس شما دچار تعارض نیستید. به عنوان نمونه وقتی از بلندی میترسید یا از کوهستان، شما دچار اختلاف نظر با آنها نیستید بلکه ممکن است خاطرهای در کودکی سبب شده باشد که شما از کوهستان بترسید.
اما اضطراب معمولا همراه با تعارض است. به عنوان مثال ممکن است هر روز موقع برگشت به خانه دچار دلشوره و نگرانی شوید؛ این مساله میتواند به این علت باشد که شما پدر بداخلاقی دارید که با او دچار اختلاف نظر هستید یا مثلا نسبت به کار خود این احساس را داشته باشید و اصلا از کارتان لذت نبرید، شاید به این دلیل که با رئیستان دچار اختلاف عقیده و چالش هستید و روابط خوبی با هم ندارید. وقتی شناخت درستی از این موارد پیدا کردید میتوانید تشخیص درستی از مساله خود داشته باشید. زیرا متاسفانه در اغلب موارد ما مسائل را همپوشانی میکنیم و نوع برخورد اشتباه ما میتواند به تشدید یک حالت منتهی شود.
چرا اضطراب میگیریم؟
اضطراب دارای انواع مختلفی است؛ مانند: وسواس، اضطراب بعد از حادثه، اختلال هراس و… عوامل مختلفی نیز باعث ایجاد اضطراب میشوند که مجموعه گستردهای را شامل میشوند، تا جایی که بعضی از انواع مواد مخدر، مانند حشیش نیز باعث به وجود آمدن اضطراب میشوند. به همین دلیل باید برای هر اضطراب با توجه به شرایط خاص همان و عوامل به وجود آورنده، نوع اضطراب، شدت آن و… اقدام به درمان و کنترل آن کرد. آنچه مسلم است این است که زندگی امروز مملو از موقعیتهای اضطرابآمیز است و افراد مختلف به دلایل متعدد از اضطراب خود گلایه میکنند. مثلا در همین روزهای آخر سال که باید سرشار از شادی و انرژی و آمادگی با روحیه مثبت برای سال جدید باشد عده زیادی تحت فشار کارهای قبل از عید به اضطراب دچار میشوند.
در این شرایط بهترین کار این است که ما با برنامهریزی درست و اصولی و شروع کردن کارهایمان زودتر از همیشه این اضطراب را مدیریت کنیم. برای این منظور باید برای میزان درآمد، هزینههای عید، مخارج جاری، آمادگی برای سفر، تهیه بلیت و… برنامهریزی کنیم و زودتر از هر سال شروع به انجام دادن کارهایمان کنیم تا همه کارهایمان تلنبار نشده و به اضطراب و استرس ختم نشود.
در مقابل اضطراب چه کنیم؟
گاهی مواردی وجود دارد که فرد تمام کارهایش را نیز با برنامهریزی و حتی زودتر از موعد انجام داده است اما باز هم دچار اضطراب است. در چنین شرایطی باید با کمک روشهای دیگر به آرام سازی یا ریلکسیشن بپردازید. مانند ورزش یوگا که باعث آرامسازی، کنترل تنفس و حرکت ذهن به سمت افکار خوشایند است. با این روشها و نیز مشاوره با یک روانپزشک میتوان این اضطراب را مدیریت کرد.
راه دیگر مقابله با اضطراب یادگیری حل مساله است؛ شما باید بیاموزید که چطور مسائل کوچک و فراوانی که ذهن شما را شلوغ و درگیر کردهاند حل کنید تا ذهنتان آزاد شود. بعضی اوقات این مسائل شامل کارهای سادهای است که مدتهاست قصد انجامشان را دارید اما به تعویق میافتند و بدون اینکه متوجه باشید ذهن شما را مشغول و روی آن تاثیر میگذارند مانند دری که چند وقتی است صدا میدهد و هر روز به این فکر میکنید که باید آن را روغن کاری کنید یا دوستی که مدتهاست در فکرش هستید و میخواهید با او تماس بگیرید اما فراموش میکنید یا گلدانی که مدتی است دوست دارید برای اتاقتان بخرید اما آن را به تعویق میاندازید. بهتر است همین حالا برای انجام این کارها اقدام کنید تا تاثیر مثبت آن را به چشم ببینید.
اگر به اضطرابمان بیتوجهی کنیم چه میشود؟
مسائل کوچک بدون درمان میتوانند تبدیل به مشکلات بزرگ شوند. وقتی شما به یک دنداندرد ساده بیتوجهی کنید در نهایت ممکن است ناچار شوید آن دندان را بکشید. اضطراب نیز با همین مکانیسم عمل میکند؛اگر میزان اضطراب خیلی بالا رود و شما اقدامی برای برطرف کردن آن انجام ندهید سطح تحمل میشکند و آرامآرام ویژگیهای افسردگی در فرد پیدا میشود. حتی میتواند عملکرد فرد را پایین بیاورد و در انجام وظایف شغلی او یا درسیاش تاثیر منفی به جا بگذارد به طوری که در پیشرفت افراد در شغل، موفقیت تحصیلی، ارتباط با همسر و… خلل ایجاد کند.
مواجهه با این مشکل و اقدام برای حل آن به مراتب بهتر از این است که بعد از مزمن شدن آن به فکر راه چاره بیفتیم. چون هم درمان سخت میشود وهم عوارض بیشتری در شما باقی میگذارد. حتی ممکن است عوارض جسمی ایجاد کند، مانند اختلال جدی در رابطه جنسی، تشدید آسم یا کولیک، تشدید دردهای رماتیسمی و دردهای مفصلی، ایجاد یا تشدید میگرن، قلب درد و ابتلا به دردهای عضلانی.
برگرفته از سایت: نینی سایت