نینیسایت: سامِ کوچولوی من الان چهار ماه و نیمه است. وقتی داشتم صدایش میکردم که عکس العملش را نسبت به اسمش چک کنم یاد پروسه طاقت فرسای انتخاب اسم افتادم…وای هنوز م وقتی یادم می افتد دچار سر گیجه میشوم .در طول 7 سال زندگی مشترکم و حتی قبل از آن ،هر وقت به این فکر میکردم که اگر روزی بخواهم مادر شوم اسم دختر یا پسرم را چی میگذارم ،کاملا مطمئن بودم و اسمها در ذهنم شکل گرفته بود. الان که با خودم فکر میکنم، میبینم تعیین آن اسمها بخصوص اسم پسری که روی انتخابش پافشاری داشتم ،تحت تاثیر علاقه مادرم بود که سالها پیش به من گفته بود اگر پسری داشت اسمش را کسرا میگذاشت.
وقتی جواب سونوگرافی مشخص کرد که جنین من پسر است با خودم فکر کردم کسرا کوچولوی ما هم دارد به دنیا میآید و خلاصه ماجرا از اینجا شروع شد. همسرم اوایل میگفت :حالا وقت زیاد داریم و فعلا تصمیم گیری نکنیم. من هم که میگفتم بچه را خودم به دنیا میآورم، پس اسمش را هم خودم انتخاب میکنم. گاهی هم عصبانی میشدم و بحث بالا میگرفت و او هم به نرمی می گفت:« وقت زیاده» نگو این بنده خدا از اسم انتخابی من زیاد خوشش نمیآید ولی نمیخواهد مخالفت کند و قصد دارد طی ماههای باقیمانده مرا راضی کند که تغییر عقیده بدهم و موفق هم شد.
اواخر بارداری کار به جستجوی سایت و کتاب تعیین اسم ایرانی کشید و هیچ کدام جالب نبودند.همه فامیل می پرسیدند زایمان نزدیک است ،آقا کوچولو را چی صدا کنیم؟ ما هم میگفتیم حالا وقت زیاده… در ماه نهم یک روز آقای همسر خوشحال آمد و گفت:« سام به نظرت چطوره؟یک اسم ایرانی و اصیل و مردونه… سام یعنی آتش و از نامهای شاهنامهس.» البته من زیاد استقبال نکردم و امیدوار بودم پدر و مادرم مخالفت کنند که دیدم هر دونفر خیلی هم خوششان آمد و مرا هم به فکر انداختند. تازه رضایت داده بودم که یکهو گیر داد این اسم کوچک و ناقص به نظر میآید و “امیر سام” بهتر است. دیگر بماند که من مخالف اسمهای دو قسمتی بودم و او هم میگفت سامی صدایش میکنیم. خلاصه پسرمان به دنیا آمد و تا روز بیستم هم شناسنامه نداشت چون همسرم مردد بود با انتخاب این اسم دل من میشکند.
تا اینکه یک روز از ثبت احوال زنگ زد و گفت:« الان هر اسمی رو که بگی توی شناسنامه نوشته میشه، هر چی تو بخوای!» از این کارش خیلی خوشم آمد و البته ته دلم هم از این اسم راضی بودم، بنابراین گفتم:«همون امیر سام» و گوشی قطع شد. وقتی با شناسنامه و شیرینی آمد خانه همه خوشحال بودیم.
نمیدانم بقیه مادرها این مرحله را چطور طی کردهاند، ولی برای من که پروسه جالب و در عین حال کمی دلهره آور و سختی بود. به نظرم مسئولیت انتخاب اسمی که فرزندانمان بعدها از معنیاش سرشکسته نشوند و از شنیدنش لذت ببرند به عهده ما پدر و مادرهاست.
مامانِ سامی
برگرفته از سایت: نینی سایت