نینی سایت: بعد از ماجرای غلتیدن و افتادن سام از تختخواب که حدود یک ماهی از آن میگذرد، حالا که شش ماهگی پسرم نزدیک است، دچار دردسر تازهای شدهایم. اول این را بگویم که پسرک من، جز 20 روز اول تولدش بقیه شبها را اکثرا خوب خوابیده. یعنی تا به حال شب بیداریهای معمول نوزادان را که گاهی تا ماه پنج و شش ادامه دارد و همه را کلافه میکند، خدا را شکر نداشته. بنابراین ما هیچوقت تا صبح بچه به بغل در خانه گشت نزدیم و بیدار نماندهایم.
اولین شبی که این اتفاق افتاد، قلبم از جا کنده شد؛ فکر کردم دوباره از جایی افتاده. آنچنان شوکه شدم که اصلا یادم نبود از آن اتفاق به بعد، سامی را در ارتفاع بدون حفاظ نمیگذارم. دوان دوان رفتیم بالای سرش ولی فقط جیغ میزد و چشمهایش هم بسته بود.کمی بغلش کردم ،لالایی خواندم تا آرام شد و خوابید. شب بعد دوباره به فاصله یک ساعت از خوابیدنش، بیدار شد اما پس از آن، تا صبح خوابید. شب سوم دیگر نگران شدیم، وقتی با جیغ بیدار و مجدد آرام گرفت، نشستم بالای سرش. متوجه شدم سام در خواب میغلتد و دمر روی سینه میافتد، در همان لحظه چرخش سرش را بلند میکند و بیدار میشود و از ناراحتی بیدار شدنش شروع به جیغ کشیدن میکند و مدام این موضوع تکرار میشود. اما وقتی بیشتر منتظر شدم، دیدم فقط غلتیدن باعث گریهها نیست. گاها وقتی آرام و بیحرکت هم خواب است، ناگهان شروع به گریههای بلند و طولانی میکند. در این لحظات هر کاری که فکرش را بکنید انجام میدهم که شاید دلیل ناراحتی یا گریه کردنش از ببن برود. فکر میکنم شاید گرسنه باشد، شیر دهانش میگذارم، نمیخورد. پوشک اش را عوض میکنم. چراغ را روشن میگذارم گاهی هم خاموش میکنم. از شربت گریپ میکسچر که ضد نفخ و دل درد است استفاده میکنم. ولی هیچ کدام دلیل اصلی نیستند. وقتی بغلش هم میکنم، ناآرامی میکند. جالب اینجاست که در این حالت باید روی زمین بگذارمش تا اینقدر خودش را این طرف و آن طرف بزند و بغلتد تا حدود10 دقیقه تا یک ربع بعد دوباره خوابش ببرد. از 11 تا یک نیمه شب تقریبا سه، چهار بار این اتفاق تکرار میشود. اما بعد تا صبح آرام میخوابد.
مامان ،خاله و همسرم معتقدند با توجه به سالم و سر حال بودن سامی، این بیقراریها ممکن است به خاطر شروع پروسه دندان درآوردن باشد. چون در طول روز هم کمی کلافهتر از قبل است. هر چیزی را که به دستش بدهی، محکم با لثههای کوچولویش فشار میدهد و گاز میگیرد. تب و علایم سرماخوردگی هم ندارد. خلاصه اینکه نمیدانم دلیل این رفتار چیست؟ سامی که با خوابهای آرام شبانهاش ما را حسابی بد عادت کرده و به آرامش و سکوت شبهای خانه عادتمان داده بود، حالا حسابی باعث نگرانیمان شده، اینقدر که برای کنترل دمای بدنش، پیشانی و روی شکمش و پاهایش را چک میکنم و مدام میگویم نکند سرما خورده باشد. همیشه نگران این هستم که بلایی سر بچه بیاید یا آمده باشد و ما متوجه علایم نشویم یا دیر بفهمیم. تا چند روز دیگر نوبت چکاپ ماهانهاش سر میرسد و از دکتر درباره این مشکل نوظهور میپرسم. امیدوارم هم جواب واضحی وجود داشته باشد و هم نگران کننده نباشد.
مامان سامی
برگرفته از سایت: نینی سایت