بخواهید یا نخواهید، مسخره کردن و دستانداختن یکدیگر، واقعیت زندگی یا دستکم زندگی پیش از بلوغ است. دیر یا زود، همهی بچهها خواهند آموخت که کلمات قدرت فوقالعادهای دارند، و همانطور که شاید خودتان تا کنون پی برده باشید، احتمال زود رخ دادن این قضیه بسیار است.
در حال حاضر کودک مهدکودکی شما سرگرم کشف موقعیتهای اجتماعی و روابط دوستانه است. متاسفانه، مهارتهای اجتماعی وی هنوز به بالاترین سطح خود نرسیدهاند. برای مثال، کودک شما ممکن است به کودک دیگری بگوید «تو دیگه بهترین دوست من نیستی» یا «چه کفشای زشتی پات کردی»، زیرا که هنوز مهارتهای پیچیدهی برقراری ارتباط را که برای بانزاکت بودن نیاز دارد به خوبی یاد نگرفته است. حتی ممکن است یکی از دوستانش را سرزنش کند که «تو احمقی»، در حالی که تنها میخواسته بگوید از اینکه وی زنگ تفریح را با کس دیگری بوده ناراحت شده است. مهدکودکیها ممکن است طعنههای کلی چون «کلهگنده» یا «خُل» را بیاختیار به زبان آورند، ولی همچنین روی برخی از صفات خاص نیز تمرکز دارند، مثل عینکزدن؛ و گاهاً برای تعریف گروههای اجتماعی از استهزا استفاده میکنند («بچهننه، تو نمیتونی با ما بازی کنی»).
همچنین کودک 5 سالهی شما ممکن است به این دلیل دیگران را مسخره کند که –هرچند به اشتباه- به او یاد دادهاند اینطور با دیگران برخورد کند. اگر خانواده، دوستان، برادران و خواهران یا برنامههای تلوزیونی مورد علاقهی وی ریشخند، استهزا و بیاحترامی را به عنوان رفتارهایی قابلقبول و عادی نشان دهند، تعجبی نخواهد داشت که وی از آنها تقلید کند. و اغلب مهدکودکیها خود را در دو سوی آزار می بینند – مسخره کننده و مسخره شونده.
کار زیادی از شما برای اجتناب از مسخره شدن فرزندتان از جانب دیگر کودکان بر نمیآید، امّا میتوانید به وی بیاموزید که چگونه از پس این عبارات برخورنده بر بیایند:
در درد او شریک شوید. تصدیق کنید که مسخره شدن دردآور است. بگذارید کودکتان بداند که شما درکش میکنید –«وقتی اون پسره بهت گفت بچهننه عصبانی شدی نه ؟»- و پیشنهاد کنید که به مسخره کننده بگوید که چقدر باعث جریحهدار شدن احساسات وی شده است. او را تشویق کنید با کودکانی بازی کند که با وی رفتار خوبی دارند و احساس خوبی در او به وجود میآورند.
هدایتاش کنید. به کودک 5 سالهی خود بگویید گرچه نمیتواند آنچه را که دیگران میگویند کنترل کند، میتواند در مورد نحوهی واکنش خود تصمیم بگیرد. از وی بپرسید که آیا ایدهای دربارهی کنار آمدن با آن دارد، و توضیح دهید که گزینههای متعددی برایش وجود دارد. میتوانید حتی یک نمایش راه بیاندازید – که در آن شما نقش فرزند خود و کودک نقش آزاردهندهاش را بازی میکند. برای مثال اگر او بگوید «تو نمیتونی اینجا با من غذا بخوری، چون خیلی احمقی!»، میتوانید پاسخ دهید که «من احمق نیستم، تازه کلی دوست دیگه دارم که امروز غذا رو با اونا میخورم» یا میتوانید به او بیاموزید که در پاسخ دادن گردنکلفتی نکند. اگر تمسخر موجب تحریک و عصبانیت کودک شما نشود، فرد مسخره کننده احساس قدرت یا لذت از اذیت کودک شما را نخواهد داشت. وقتی کودکتان را مسخره میکنند، او میتواند به کار خودش ادامه دهد و یا به سادگی راه خود را کشیده و برود.
به او یاد بدهید که کمک بخواهد. از سر گذراندن تمسخر بلوغ زیادی میطلبد، پس از کودک خود انتظار نداشته باشید که بتواند با خونسردی با قضیه کنار بیاید. اگر وی از مسخره شدن در مدرسه به شدت ناراحت است – به خصوص اگر این وضعیت ادامه دار باشد- لازم است که (در کنار شما) با معلم خود دراین باره حرف بزند. به گفته ی شنک « معلم می تواند با تشویق مهارت های مثبت اجتماعی در کودک شما و کمک به ایجاد طیف گسترده ای از روابط دوستانه، از کودک تان حمایت نماید.» اگر فرزندتان به سبب این موضوع در وضعیت بغرنجی قرار گرفته است، به دنبال مشاوره حرفه ای بگردید.
برخلاف پند و توصیه ی خود عمل نکنید. چه بسا تمسخری که موجب ناراحتی کودتان شده است نه از جانب هم کلاسی هایش، بلکه از سوی شما باشد – و ممکن است شما اصلا متوجه آن نباشید. دستانداختن دلسوزانه روشی شگفتانگیز برای پرورش حس شوخطبعیست، ولی اجازه دهید کودکتان در این کار راهنما باشد. اگر به خوبی واکنش نشان نمیدهد، شاید موضوع مورد بحث از لحاظی تحریکش کرده است. پس در موضوعی که با آن درگیر است ، موضوعاتی چون ترس از تاریکی یا غلبه بر لکنت عصبی – که تنها موجب شرمندگی وی خواهد شد شوخی نکنید. و هیچوقت لحن زننده به خود نگیرید: اسمگذاشتن و پوزخند مجاز نیستند. البته مهمترین قاعده این است که در ملاعام کودک خود را دست نیاندازید. خواندن وی با الفاظی چون «عروسک کوچولوی من» یا «تپل» در برابر هم کلاسی یا دوستانش مطمئناً موجب شرمندگی وی خواهد شد. با رعایت حدود شوخی، به کودک خود نشان خواهید داد که چطور بدون ناراحت کردن دیگران به شوخی و خنده بپردازد.
از کوره در نروید. گرچه شنیدن طعنههایی که از دهان کودک شما خارج می شود برایتان ناراحت کننده است، خونسردی خود را حفظ کنید و در مقابل میل به متوقف کردن او مقاومت کنید. به یاد داشته باشید که وی قطعاً به دنبال واکنشی میگردد. به عقیدهی شنک «شما ممکن است به اشتباه با از کوره در رفتن خود تمسخر را تقویت نمایید». با خونسردی کامل به او بفهمانید که استفاده از آن کلمات موجب ناراحتی دیگران میشود، و به یادش آورید که چه احساسی از مورد تمسخر قرار گرفتن یا طرد شدن از جمع دوستان خواهد داشت.
بر روانشناسی و تلقین تمرکز کنید. دلیل این طعنه زدنهای کودک هرچه باشد، صحبت با کودک 5 سالهتان در مورد تبعات رفتارش به وی کمک خواهد کرد که بتواند خود را جای دیگران بگذارد. پس به یادش آورید که مثلا اگر کسی بگوید لحن او زننده بوده است، احساس بدی خواهد داشت. بگذارید بداند که اشاره به تفاوتهای دیگران اشکالی ندارد، ولی به رو آوردن آنها درست نیست. تاکید کنید که شکل ظاهر یک نفر هیچ ربطی به این که در باطن چهطور آدمیست ندارد. و دقت کنید که خودتان الفاظ منفی در مورد ظاهر دیگران به کار نبرید.
رقابت در تمسخر را کاهش دهید. اگر کودک مهدکودکی شما خواهر خود را دست میاندازد، شاید به این معنا نباشد که از دست او ناراحت یا عصبانیست، شاید تنها به این خاطر باشد که نیازمند توجه بیشتری از جانب شماست. برای کاهش طعنههای فرزند اولتان مطمئن شوید که به اندازهی کافی وقت با او میگذرانید. اگر او خواهر کوچکترش را اذیت میکند، سعی کنید با سپردن فرزند کوچکتر به او این وضعیت را اصلاح کنید. به یادش آورید که وی بزرگتر است و بازیهای زیادی بلد است که میتواند به خواهر کوچکترش بیاموزد. در مورد چیزهایی که او خود وقتی کوچکتر بود دوست داشت، حرف بزنید؛ و تشویقاش کنید که آنها را به خواهر کوچکترش بیاموزد. توانایی خنداندن خواهر کوچکتر به او حس اهمیت و مفید بودن خواهد داد، و نداشتن چنین حسهایی نخستین علل مسخره کردن است.
برگرفته از سایت: نینی سایت