نینی سایت: تحمل بیماری و ناتوانی برای همه دشوار است چون باعث میشود زندگی انسانی که مانند دیگران از تواناییهای طبیعی جسمانی و ذهنی برخوردار نیست، محدود شود. اما وقتی این عدم توانایی و محدودیت زندگی یک کودک را در حصار خود بگیرد، بسیار دردناک است. درست است که همه کودکان از موهبت سلامتی برخوردار نیستند و مانند بسیاری از همسالانشان از پس کارهای معمولی و ابتداییشان بر نمیآیند، اما خوشبختانه کسانی هستند که دست آنها را بگیرند و محدودیتهای جسمی و ذهنیشان را درک و کمک کنند تا تواناییهای آنها ارتقا یابد. کودکانی که در مدارسی خاص تحت عنوان مدارس استثنایی تحت پوشش مربیان و معلمان قرار میگیرند.
لیلا هوشیارمحبوب، کاردرمان و کارشناسارشد روانشناسی، یکی از افرادی است که در مدارس استثنایی به توانبخشی این کودکان میپردازد. او با بیان اینکه امروزه دیگر چندان از عنوان کودکان استثنایی استفاده نمیشود و به جای آن، کودکان با نیازهای ویژه به کار میرود، گفت: درباره تعریف یک کودک با نیازهای ویژه گفت: «هرگونه محدودیت یا فقدان در توانایی انجام فعالیتهایی که در سطح طبیعی از هر کودکی انتظار میرود بیانگر این است که کودک ما یک کودک با نیازهای ویژه است. البته این بدان معنا نیست که مقصود تنها مشکلات جسمانی است، بلکه تعداد کودکان با مشکلات ذهنی به مراتب بیشتر است. این نیاز ویژه میتواند ناشی از مشکلاتی در دوران جنینی باشد یا نارساییهایی که زمان بدو تولد یا در سنین رشدی مخصوصا دوران شکلگیری سلولهای مغزی یا حتی بعد از آن در کودک اتفاق افتاده باشد. این ویژه بودن میتواند موقتی یا دائمی، قابل برگشت یا غیر قابل برگشت باشد. همچنین میتواند پیشرونده باشد یعنی نیاز کودک به اطرافیان با گذشت زمان بیشتر شود.»
این کاردرمان درباره انواعی که از این کودکان وجود دارد و تقسیمبندی مشکلات آنها توضیح داد: تقسیمبندی کودکان با نیازهای ویژه نمیتواند یک تقسیمبندی با مرز مشخص باشد چرا که حیطههای درگیری در دوران کودکی بسیار زیاد است و همپوشانیها در این میان به وفور یافت میشود. با این حال از نظر بالینی و کاربردی در حیطه آموزش میتوان کودکان با نیازهای ویژه را به پنج گروهعمده تقسیمبندی کرد:
1. گروه عقبمانده ذهنی که کودکان سندرم داون و دیگر سندرمهای کروموزومی در این گروه قرار میگیرند (البته همه اختلالات کروموزومی منجر به عقب ماندگی نمیشود).
2. گروه کودکان با مشکلات هیجانی-عاطفی که کودکان اتیسم و ADHD (بیشفعال)، Manergocel (کودکان مننگوسلها از مهمترین آنها هستند) یا PDD.
3. گروه کودکان با مشکلات و ضایعات طناب نخاعی.
4. گروه کودکان متابولیکی که کودکان فشل کوتونوری از مهمترین آنها هستند.
5. گروه کودکان فلج مغزی که خود یک گروه بزرگ را تشکیل میدهند که شامل زیرگروههایی میشود.
در این میان گروهی از کودکان قرار دارند که از نظر جسمی و از نظر ذهنی یعنی ضریب هوشی در حد مطلوبی قرار دارند ولی به علت بالانس نبودن حسهای مختلف مشکلاتی در یادگیری و انطباق دارند که در گروه کودکان روانپریش قرار نمیگیرند.
لیلا هوشیارمحبوب، کاردرمان و روانشناس، در انتها درباره ریشههای ناتوانی این کودکان و نیاز آنها به طی مراحل درمانی گفت: «مشکلات مادرزادی، بیماریهای واگیر، بیماریهای جسمی غیرواگیر و حوادث سوءتغذیه از مهمترین عللی است که باعث میشود کودکانی با نیازهای ویژه داشته باشیم. این کودکان لزوما ناتوان نیستند و میتوانند با کمک یکسری مراحلی که کمک به مستقلسازی آنها میکند در متن جامعه زندگی کارآمدی داشته باشند. مطمئنا شروع این توجه هر چه زودتر صورت بگیرد و از همان ابتدای تولد یا حتی قبل از آن باشد، این روند مستقلسازی مفیدتر خواهد بود.»
برگرفته از سایت: نینی سایت